زیارت عاشورا اندر حکایات حجره ما 4 - حیات خلوت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندر حکایات حجره ما 4
برچسب ها: اندر حکایات حجره ما (5)، | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

علی.ر و مامان سوار اتوبوس شدند. خانم بدحجابی پشت سرشان بود. علی با صدای بلند پرسید: مامان، چرا این خانمه موهاش رو بیرون گذاشته؟ علی مثل همه بچه ها، بی رودربایستی بود. مامان با صدای آرام شروع کرد به توضیح دادن برای علی: شاید مامانش یادش نداده که موهاش رو بپوشونه. نگاه مادر در نگاه زن گره خورد. فکرش را نمی کرد که او به حرفهایشان گوش می دهد. زن روسری اش را جلو کشید و تمام موهایش را زیر آن پنهان کرد.

 

پ.ن1: علی.ر همسن زهرا.ن است.

پ.ن2: این روزها مادر نمی داند جواب علی را چه بدهد وقتی که می پرسد: مامان، این آقاهه چرا لُخت اومده بیرون؟! بابای علی همیشه پیراهن آستین بلند می پوشد.



نویسنده : ام علی
تاریخ : یکشنبه 92 فروردین 18
زمان : ساعت 6:2 صبح


مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
Design By : Ashoora.ir




 

کل بازدید: 250815
بازدید امروز: 49
بازدید دیروز: 7
تعداد کل پست ها: 98

دانشنامه عاشورا

روزشمار محرم عاشورا






پایگاه جامع عاشورا