بسم الله
در قاموس مامان و علی، به لگو (LEGO)، گفته می شه: "خونه سازی". وقتی که برا تولد دوسالگی گل پسر این اسباب بازی رو گرفتیم که در واقع سفارش خرید هدیه از طرف مامان جون بود و انتخابش توسط مامان و بابا:
فکر کردیم که اسمش رو چی بذاریم.
چون جدیدا با اسم "خونه سازی" هم کمی مشکل پیدا کردیم. چرایش بمونه. به همین دلیل به پسری گفتیم که اسم این اسباب بازی، "مسجد سازیه".
این اسباب بازی واقعا جالب و سرگرم کننده است. هم خودمون بازی می کنیم و هم علی و هم کلی بازی های مختلف میشه باهاش ابداع کرد. یکی از بازی هایی که کردیم، ساخت یه اسباب بازی دیگه با استفاده از این "مسجد سازی" ها بود.
جونم براتون بگم که همین گلدونه ها که لینکش رو اون بالا دیدین، یه اسباب بازی دیگه هم داره به اسم "کوبه هوش":
ما هم وقتی این اسباب بازی رو دیدیم با خودمون گفتیم، خدا فکر و خلاقیت رو برا چی به آدم داده، باید یه کمی ازش استفاده کرد تا این قدر مصرف کننده نباشیم، (راستش ما خوشمون نمیاد دوروبر بچه پر باشه از انواع اسباب بازی، چون به نظرمون این طوری خلاقیتش کور می شه و رشد نمی کنه. به اضافه این که مصرف کننده بار میاد و یاد نمی گیره که فکر و هوش خودش رو به کار بندازه.) به همین خاطر تصمیم گرفتیم که همین اسباب بازی رو تولید کنیم. این اسباب بازی دو تا ویژگی داره یکی همون تقویت هوشه که بچه باید هر شکلی رو در جای خودش قرار بده و یکی هم قابلیت چکش خواری اش که به درد خالی کردن حس کوبیدن بچه ها می خوره. ما از ویژگی دوم گذشتیم و زوم کردیم روی اولی.
رفتیم یه جعبه کفش آوردیم و با هم دیگه، یعنی با پسری، روش کاغذ چسبوندیم و با گواش رنگ کاری کردیم و بعد شکل های مختلف "مسجد سازی" رو روی در جعبه گذاشتیم، دورش خط کشیدیم و بریدیم. این جوری بود که همین "کوبه هوش" رو با استفاده از "مسجد سازی"ها تولید داخلی کردیم.
حالا علی میشینه و جای شکل های مختلف مثل مثلت و دایره و مربع و نیم دایره و... رو از محل مخصوص خودشون روی جعبه کفش, داخل جعبه میندازه. تازه تنوعش هم بیشتر از کوبه هوشه و تعداد اشکالی هم که استفاده می کنیم، بیشتره.